یادی از مادر دوبله ایران
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۷۵۷۲۴
بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان سینما، وقتی از هنر دوبله و سابقه ی آن در ایران سخن به میان میآید، بیدرنگ از زنده یاد" دکتر اسماعیل کوشان" به عنوان بنیان گذار صنعت دوبله در ایران یاد میکنند. چرا که با سختکوشیها و پیگیری مثال زدنی دکتر اسماعیل کوشان بود که برای نخستین بار در سال ۱۳۲۵ فیلم «دخترفراری» (با عنوان ِ اصلی: "نخستین وعده دیدار" - محصول سال۱۹۴۴ تولید سینمای فرانسه) به زبان فارسی برگردان شد و چند گوینده به عنوان دوبلور، عهدهدار گویندگی نقشهای مختلف و صدای بازیگران و شخصیتهای داستان فیلم شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه هنوز تماشای فیلمهای خارجی و شنیدن گفت وگوهای آدم های یک فیلم خارجی به زبان اصلی آن ها، برای بسیاری از سینما دوستان تحصیل کرده و آشنا به زبان های خارجی، جذابیت خاصی دارد، با این همه به دلیل اندک شمار بودن این قشر از سینما دوستانی که توان درک محتوای فیلم ها را به زبان اصلی داشته باشند، برای استفاده تماشاگران و مخاطبان بی شماری که علاقه به دیدن فیلم های خارجی دارند، دوبله ی فیلم ها بسیار ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
پیش از آغاز به کار دوبله در ایران اغلب فیلمهای خبری و جنگی و حتی برخی فیلمهای سینمایی و داستانی، به همراه میان نوشتههایی که در فیلم تدوین میشد، به نمایش در میآمدند و آشکارا در روند طبیعی نمایش فیلم و حفظ حال و هوا و فضای اصلی فیلم، اشکال جدی ایجاد میشد. استقبال بسیار زیاد از فیلم دوبله شده دخترفراری، موجی از شور و اشتیاق در دل پیشگامان این هنر و از جمله در دل دکتر کوشان ایجاد کرد. به گونهیی که دکتر کوشان پس از فراغت ازتحصیل در رشته اقتصاد، رشتهی جدیدی در حوزهی رشتهی "ارتباط جمعی ( روزنامه نگاری، رادیو و سینما) را در آلمان انتخاب کرد و بعد از جنگ و پس از مدتی توقف در کشور ترکیه، به ایران بازگشت و با پایه گذار شرکت "میترا فیلم"، کار دوبله به طور جدی در ایران آغاز شد.
ناگفته نماند که پیدا کردن دوبلور زن برای گویندگی در نقش بازیگران و شخصیت اصلی فیلم ، کار چندان آسانی نبود و یکی از جدیترین چالشهای شکلگیری هنر دوبله در ایران بود. بعدها با شکل گیری استودیوها و شرکتهای دیگری چون: "ایران نو فیلم" و مراکز دیگر و از جمله با ایجاد" انجمن گویندگان فیلم در سال۱۳۳۶" گامهای تازهیی در مسیر رشد و تعالی صنعت دوبله در ایران برداشته شد.
نخستین حضور جدی مهین بزرگی در عرصهی دوبله فیلم، به هنر آفرینی وی به عنوان دوبلور در نقش یکی از بازیگران زن فیلم: «مستی عشق» (اسماعیل کوشان، ۱۳۳۰) بر میگردد. این بانوی هنرمند، در سینما و تلویزیون در جایگاه دوبلور، بازیگر و گوینده رادیو، تلویزیون حضوری گرم و گیرا داشت. او جزو اولین گویندگان زن در عرصه دوبله در ایران بود. یکی از ویژگیهای ممتاز و متفاوت وی در صداپیشگی، تیپگویی بود و بیشتر بهجای زنان سالمند و میانسال و بانوان مقتدر حرف میزد. وی بیتردید بسیاری از مخاطبان تلویزیون و سینما، صدا پیشگی او را بهجای زنده یاد "پروین سلیمانی" به خوبی به یاد دارند. یاد و نام خانم مهین بزرگی، مادر دوبلهی ایران، گرامی باد.
۵۷۲۴۵
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران دوبله هنرمندان دوبله در ایران ی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۷۵۷۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام